کد مطلب:315515 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:154

اعلان جنگ به وسیله ی معاویه
معاویه با شناختی كه از لشكر امام و تفرقه و تشتت در آن داشت، برای اعلان جنگ به ریحانه ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پیشقدم شد؛ او پیشاپیش، بیشتر فرماندهان سپاه امام را با تطمیع و وعده های خوشایند، از قبیل مقامات بالا و



[ صفحه 102]



داماد خلیفه شدن و غیره، فریفته و همدست كرده بود و با استفاده از رشوه در سطح وسیع، موافقت آنان را جلب كرده بود، تا آنجا كه به او قول دادند، امام را هر وقت معاویه بخواهد اسیر كنند و به او تحویل دهند، یا حضرت را ترور كنند. این عوامل او را به پیش انداختن جنگ و حل معضل به سود خود برانگیخت.

معاویه با سپاهیان یكپارچه و سر به فرمان خود راه عراق را درپیش گرفت. امام كه از ماجرا با خبر شد، نیروهای مسلح خود را جمع كرد و قضیه را به آنان گفت و از آنان خواست برای جهاد و دفع تجاوز به راه بیفتند، لیكن آنان خاموش ماندند و ترس و هراس بر آنان چیره گشت. كسی پاسخ حضرت را نداد؛ زیرا عافیت را برگزیده و از جنگ بیزار بودند. سردار بزرگ «عدی بن حاتم» كه درجازدن آنان را دید از خشم برافروخته شد و به سوی آنان شتافت و آنان را بر این زبونی، سرزنش كرد و فرمانبری مطلق خود را از امام اعلام داشت. سرداران بزرگواری چون «قیس بن سعد بن عباده، معقل بن قیس ریاحی و زیاد بن صعصعه ی تمیمی» نیز همبستگی خود را با امام اعلام كردند و سپاهیان را بر روش غیرمنصفانه و به دور از شرافتشان سرزنش كردند و آنان را به جنگ برانگیختند.

امام حسن (علیه السلام) همراه گروههای مختلف برای مقابله با معاویه خارج شد و در «نخیله» اردو زد. در آنجا بخشهایی از سپاه كه جامانده بودند به او پیوستند و حضرت به راه افتاد تا آنكه به «دیر عبدالرحمان» رسید و در آنجا سه روز توقف كرد و سپس یكسره مسیر خود را پیش گرفت و راه را ادامه داد.

در مدائن: امام همراه قسمتهایی از سپاه خود به «مدائن» رسید و در همانجا اردو زد. بحرانها و مشكلات متعدد، حضرت را در برگرفته بودند. و از سپاه آشفته و خیانتكار خود مصیبتهایی كشید كه هیچ یك از فرماندهان و خلفای مسلمین نكشیدند، از جمله:



[ صفحه 103]



1- خیانت فرمانده ی كل: یكی از بزرگترین مشكلات حضرت در آن شرایط حساس، خیانت عموزاده اش «عبیدالله بن عباس» فرمانده ی كل نیروهای مسلح بود. معاویه قریب یك میلیون درهم به او رشوه داد و این خائن ترسو نیز با ننگ و خواری، شبانه گریخت و به اردوگاه معاویه پیوست. خبر خیانت عبیدالله، لشكر را دچار آشفتگی بی مانندی كرد و روح خیانت را در آنان دمید سپس گروهی از سران و فرماندهان نظامی نیز با دریافت رشوه هایی، به معاویه پیوستند.

خیانت عبیدالله از بزرگترین ضربه هایی بود كه به سپاه امام خورد و پس از آن، باب خیانت برای افراد سست عنصر باز شد تا وجدانهای خود را به معاویه بفروشند. همچنین موجب تضعیف روحیه و خودباختگی سپاهیان گشت. در همان حال، بزرگترین صدمه ای بود كه به امام خورد؛ زیرا حضرت متوجه شد كه فرماندهان سپاه گروهی خیانتكارند و كمترین پایبندی به دین و وطن ندارند.

2- كوشش برای ترور امام (ع): گرفتاری و مصیبت امام از سپاهش در همین حد باقی نماند، بلكه به مراحل بسیار دشوارتری رسید؛ مزدوران اموی و جانوران خوارج، دست به عملیات متعددی برای به شهادت رساندن امام زدند كه تمام آنها شكست خورد، این توطئه ها عبارت بودند از:

الف - امام را در حال نماز با تیر زدند كه اثری بر حضرت نداشت.

ب - امام را در هنگام نماز خواندن با خنجری زخم زدند.

ج - ران امام را باخنجری زخمی كردند.

دنیا بر پسر رسول خدا تنگ شده بود و انبوه مشكلات و بحرانها را گرداگرد خود می دید و یقین نمود كه یا ترور خواهد شد و خونش به هدر خواهد رفت و یا آنكه حضرت را بازداشت كرده به اسارت نزد معاویه خواهند فرستاد. این اندیشه های دور، امام را به شدت نگران كرد.



[ صفحه 104]



3- تكفیر امام (ع): خائنان و مزدوران در سپاه امام همچنان به فتنه گری و خیانت ادامه می دادند و امام را با كلماتی گزنده كه بر حضرت گرانتر از زخم شمشیر و نیزه بود، مورد اهانت قرار می دادند. «جراح بن سنان» چونان سگی پارس كنان به طرف حضرت آمد و با صدای بلند گفت: «ای حسن! تو نیز چون پدرت مشرك شدی!!».

هیچ یك از سپاهیان برای كیفر دادن این مجرم از جا نجنبید. این خائنان از حق روی گردان شدند و راه مستقیم را ترك كردند و به نواده ی پیامبرشان و فرزند وصی او نسبت كفر و خروج از دین دادند.

چه گمراهی از این بالاتر؟!

4- غارت وسایل امام (ع): اوباش در برابر چشم سپاهیان به حضرت حمله كردند، حتی فرش زیر پای ایشان را كشیدند، ردای حضرت را كندند و دیگر وسایل حضرت را به یغما بردند؛ اما سپاهیان هیچ عكس العملی نشان ندادند.

اینها پاره ای از حوادث دهشتباری بودند كه امام را رنجاندند و ایشان را ناچار از پذیرش صلح و كناره گیری از آن جامعه ی بیمار در اخلاق و عقیده ساختند.